مصطفی قهرمانی(خبرنگار)

یادداشت و گفتگوهای فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی + راهیان نور،دفاع مقدس

مصطفی قهرمانی(خبرنگار)

یادداشت و گفتگوهای فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی + راهیان نور،دفاع مقدس

فیلمسازی درحوزه جانبازان جنگ درگفت‌وگوی مصطفی قهرمانی با بازیگر سریال «شب هزار و یکم»:باید با جانبازان زندگی کرد بعد فیلم ساخت

فیلمسازی درحوزه جانبازان جنگ درگفت‌وگوی مصطفی قهرمانی با بازیگر سریال «شب هزار و یکم»:


باید با جانبازان زندگی کرد بعد فیلم ساخت


وبلاگ مصطفی قهرمانی(خبرنگار):نقش «فخرالدین صدیق‌شریف» در سریال شب هزار و یکم به عنوان پزشک و جانباز شیمیایی، بهانه‌ای بود تا از وی دعوت کنیم به دفترمان بیاید و بیشتر درباره این نقشش صحبت کنیم. ..



 به گزارش وبلاگ مصطفی قهرمانی(خبرنگار)؛یکی از ویژگی‌های سریال "شب هزار و یکم"، نشان دادن نقش پزشکان متخصص در عرصه دفاع مقدس بود و در همین راستا به موضوع حملات شیمیایی دشمن نیز اشاره شده است. صدیق‌شریف اعتقاد دارد که در طول جنگ، هر فردی طبق عقاید و تفکراتش به میدان جنگ می‌‌رفت. برای دفاع از مفاهیمی چون دین و ناموس و وطن، هر کس با تفکرات خاص خودش می‌‌رفت و ممکن بود در میانشان، افرادی باشند که به درجه خلوص و‌ ایمان قلبی به یزدان نرسیده بودند و در جبهه به این درجه می‌‌رسیدند. در این میان نیز برخی شهید شده و تعدادی هم مجروح شیمیایی، قطع عضو، نابینا و ... حالا اسطوره‌ها و قهرمانان کشورمان این‌‌ها هستند و باید ارزششان را حفظ کنیم. گفت‌وگو با صدیق‌شریف را بخوانیم تا هر چه بیشتر به نقش سینمای کشورمان در زمینه ارزش نهادن به جانبازان شیمیایی و معرفی آنها به مردم واقف شویم.


چه نقشی را در سریال شب هزار و یکم عهده‌دار بودید؟

در طول دو سال اخیر، شاخص‌ترین کارهایم در عرصه بازیگری، بازی در اخراجی‌های 1و 2 و شب هزار و یکم بوده است.

در این فیلم، نقش دکتر رحمانی که یک جانباز شیمیایی و پزشک متخصص درمان مجروحان شیمیایی بود را بازی کردم.در مورد نقشتان بیشتر توضیح می‌‌دهید؟

مضمون داستان این سریال، از جهاتی برایم خیلی جالب بود، چون به نقش پزشکان متخصص در عرصه دفاع مقدس اشاره می‌‌کرد که در آن شرایط سخت، از خودگذشتگی کردند و خودشان هم در کنار رزمنده‌‌ها، مبتلا به مجروحیت شیمیایی شدند‌. دکتر رحمانی، فردی بود که در آمریکا تحصیل می‌‌کرد که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد. دیدن خوابی باعث بازگشتش به کشورمان و خطوط مقدم جبهه می‌‌شود. سرانجام در کنار فداکاری‌‌ها و از خودگذشتگی‌‌هایش، خودش هم مبتلا به ضایعه شیمیایی می‌‌شود.

برای آشنایی هرچه بیشتر با این نقش چه کاری انجام دادید؟

بعد از اینکه پیشنهاد بازی در این سریال را پذیرفتم، برای کسب اطلاعات بیشتر نزد چند نفر از جانبازان شیمیایی رفتم و درباره زندگی و عوامل شیمیایی و نوع مجروحیتشان تحقیق کردم. همین کار باعث شد که آشنایی نسبی با این مقوله پیدا کنم و زیاد با نقشم بیگانه نباشم.

عمده هدف این سریال به تصویر کشیدن چه چیزی برای مردم است؟

جامعه ما مثل یک خانواده بزرگ می‌‌ماند که یکی نویسنده، یکی پزشک و دیگری دکتر یا مهندس و ... می‌‌شود. کار رسانه این گونه است که همه این انسان‌‌ها را ببیند و با توجه به آن، فیلم بسازد. این سریال گام خوبی برای نشان دادن زحمات و فداکاری‌های جامعه پزشکی در طول جنگ تحمیلی بود. ما همیشه چوب انتقادمان به سمت پزشکانمان است و کمتر از آنها به دلیل رشادت‌‌هایشان در طول جنگ، تمجید می‌‌کنیم. به یاد دارم در بیمارستانی یک پزشک ایرانی متخصص قلب را دیدم که تازه از آلمان بازگشته بود. او می‌‌گفت فقط برای ارزشی که برای مردم قائل است، به ایران بازگشته و افتخار می‌‌کند که برای مردم کشورش خدمت می‌‌کند‌. در سریال «شب هزار و یکم»، نشان دادیم که پزشکانمان در دوران دفاع مقدس جایگاهی خاص و تأثیر‌گذار داشتند‌. حالا می‌‌خواهیم فضای مصاحبه را به سمت سینما و تلویزیون ببریم و جامع‌تر صحبت کنیم.

به نظرتان سینمای دفاع مقدس در جذب نسل‌های سوم و چهارم موفق بوده است؟

به نظر من، با فاصله گرفتن از دوران دفاع مقدس و روبرو شدن با نسل‌های جدید، باید زبانشان را بفهمیم و طبق آن صحبت کنیم. زبان نسل‌های امروزی، زبان سال‌های اول انقلاب نیست و تفاوت کرده است. اگر بخواهیم با روش‌های قدیمی پیش برویم و فیلم بسازیم، قطعاً موفق نخواهیم بود. الان فصل، فصل ارتباطات و سرعت و سینماست. در یک فیلم، نویسنده، بازیگر و تمام دست‌اندرکاران باید مخاطب‌شناسی کنند و با خلاقیت پیش بروند. ما باید ببینیم که امروزه با چه تفکراتی در جامعه مواجه هستم و بیهوده خودمان را فریب ندهیم. ابتدا باید جامعه خود را خوب بشناسیم و سپس براساس آن، فیلمنامه بنویسیم و فیلم بسازیم. اگر با رعایت این پیش‌شرط‌‌ها، توانستیم فیلم بسازیم، قطعاً موفق خواهیم بود.ما باید از نویسنده‌‌هایمان بخواهیم که قصه‌‌هایی جذاب و به دور از تراژدی با این موضوع بسازند.

با این تفاصیل آیا در جذب نسل امروزی موفق بوده‌ایم؟

ما نمی‌‌توانیم به طور مطلق بگوییم که موفق بوده‌ایم یا خیر...؟ من اگر به طور مطلق بگویم موفق بوده‌ایم، غلط است و اگر بگویم خیر، باز هم غلط است. ما صحنه‌های فیلم دفاع مقدس را به صورت نمایش نشان می‌‌دهیم تا برای مردم یادآوری شود اما امتیاز دادن به اینکه موفق بوده‌ایم یا خیر، کار خیلی سختی است. این را باید از مردم بپرسیم.

سینمای دفاع مقدس چقدر در انعکاس نوع زندگی و مشکلات مصدومین شیمیایی مؤثر بوده است؟

در طول دوران دفاع مقدس و بعد از آن، فیلم‌های زیادی با موضوع جنگ و جانبازان شیمیایی ساخته شده است. باید قبول کنیم که ساخت فیلم‌های دفاع مقدس، کار سخت و دشواری است چون باید لحظات جنگ را برای مخاطب به خوبی به تصویر بکشیم. من معتقدم باید بیشتر از این‌‌ها درعرصه ساخت این فیلم‌‌ها کار و فعالیت شود. مهمترین مسئله ما، فیلمنامه و قصه سریال است. یک قصه خوب که از شرایط تکنیکی برخوردار باشد، موفق خواهد بود.

فیلمنامه‌‌هایی که به زندگی جانبازان شیمیایی اشاره داشتند، به طور متوسط کار کردند، چون هنوز شناخت مردم نسبت به این مصدومان زیاد نیست!چاره این مشکل چیست؟

یکی از چیزهایی که در عرصه ساخت فیلم و سریال‌‌ها به آن نیاز داریم، تحقیق و پژوهش در نگارش فیلمنامه‌‌هایمان است‌. نویسنده فیلمنامه قبل از نوشتن باید برای مدتی در میان جانبازان شیمیایی زندگی کرده باشد تا به خوبی بتواند زندگی آنها را به نگارش دربیاورد. باید قبول کنیم که تحقیقاتمان در این زمینه وسیع نبوده است. مثلاً جانباز شیمیایی را بیشتر با ضایعه ریوی می‌‌شناسند و ضایعات چشم و پوست و خون و اعصاب و روان، کمی در فیلم‌‌هایمان کم رنگ است. بعضی از جانبازان شیمیایی، در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ... خوش درخشیدند. مثلاً جانبازانی هستند که در کنار مجروحیتشان، مشغول ساخت صنایع دستی هستند که این هم می‌‌تواند در فیلم‌‌ها، به تصویر کشیده شود. در این زمینه، سایتی همچون پایگاه اطلاع‌رسانی قربانیان سلاح‌های شیمیایی می‌‌تواند در زمینه دادن اطلاعات مؤثر و مفید باشد.

با جانبازان شیمیایی ارتباط داشته‌اید؟

گاهی به طور پراکنده با تعدادی از جانبازان شیمیایی در بیمارستان ساسان ملاقات و ارتباط داشته‌ام.

عیادت شما از این جانبازان، چقدر در روحیه آنها تأثیرگذار است؟

نه تنها من، بلکه عیادت و ملاقات مردم عادی از این جانبازان شیمیایی در بیمارستان، برای روحیه‌شان خیلی عالی است. به یاد دارم روزی به عیادت یکی از این جانبازان به بیمارستان رفتم. او با دیدنم خیلی خوشحال شده بود و با محبت با من رفتار کرد. در اخراجی‌های یک، قسمتی مربوط به حملات شیمیایی دشمن بود.

این طور صحنه‌‌ها برای نشان دادن قربانی شدن هموطنانمان مفید است یا خیر؟

در این فیلم‌نشان دادیم که عراق با بمباران‌های شیمیایی خود حتی به زنان و کودکان بی‌گناه ما هم رحم نکرد. کاری ضد انسان و بشریت که با هیچ معیاری نمی‌‌توان آن را سنجید. عمق فاجعه شیمیایی دشمن آنقدر زیاد است که ما فقط می‌‌توانیم گوشه‌ای از آن را در فیلم‌‌ها نشان دهیم. شاید پنهان شدن کودک در کمد دیواری و فداکاری امین حیایی برای دادن ماسکش به او، این پیام را داشته باشد که خیلی از کودکان کشورمان بر اثر این گازها شیمیایی شدند و خیلی از رزمنده‌‌ها بودند که حاضر به از خودگذشتگی برای نجات دیگری بودند.یکی از مشکلات جانبازان شیمیایی این است که مردم اطلاعات زیادی درباره مجروحیتشان ندارند.

نقش صدا و سیما برای فرهنگ‌سازی و بالا بردن اطلاعات مردم در این زمینه چقدر می‌‌تواند مؤثر باشد؟

(با خنده) شما مدام می‌‌خواهید وارد عرصه سینما و تلویزیون شوید و از زبان من، آن را نقد کنید. ببینید، من نمی‌‌توانم صدا و سیما را در این کار مقصر بدانم. ما پایه‌‌هایی داریم که باید آنها را تقویت کنیم. رسانه شما می‌‌تواند در این زمینه تأثیرگذار باشد. جنگ جزو فرهنگ ماست و تا زمانی که بخش فرهنگمان تقویت نشود، نمی‌‌توانیم کاری را از پیش ببریم. باید طوری به تاریخ بپردازیم که قابل دیدن باشد. منقدین در این عرصه، بسیارند اما وجود افرادی که راهکاری برای حل این مشکل داشته باشند، کم است. سینما بازگوی فرهنگ این سرزمین است و ما نباید خودزنی فرهنگی کنیم. اگر انتقاد داریم باید کمک کنیم تا مشکل برداشته شود، وگرنه انتقاد کردن آسان است.

اگر به شما پیشنهاد بازی در فیلمی به عنوان جانباز شیمیایی بدهند، قبول می‌‌کنید؟

بله، در سریال شب هزار و یکم هم علاوه بر نقش پزشک متخصص شیمیایی، خودم هم مجروح شده بودم. در آینده هم اگر این پیشنهاد را به من بدهند باز قبول می‌‌کنم.


به شخصه صحنه‌ای از بمباران شیمیایی دشمن به یاد دارید؟

عراق بعد از سال 62 به طور گسترده از سلاح‌های شیمیایی استفاده کرد. این اتفاق، برای مردم خیلی عجیب و ناشناخته بود. وقتی مجروحان شیمیایی را در تلویزیون نشان می‌‌دادند، مردم دچار خوف و هراس می‌‌شدند. خود من هم، همین حس را داشتم. این کار صدام، جنایتی وحشیانه و ضد بشری علیه ایران بود.

اگر در پایان حرفی دارید، برایمان بگویید.

وقتی رزمنده‌ای در طول دفاع مقدس، ماسکش را به همرزمش می‌‌دهد، این نشان دهنده اوج ایثار اوست. ما تا آخر عمر، مدیون این‌‌ها هستیم.حتی انسانی که به اصول دین هم پایبند نباشد، وقتی با جانبازان شیمیایی برخورد می‌‌کند، تحت تأثیر قرار می‌‌گیرد. جانبازان شیمیایی، کسانی هستند که در زیباترین مقطع زندگیشان، از خودگذشتگی کردند و به جبهه رفتند و از همه چیز گذشتند و حالا هم با مجروحیت خود دست و پنجه نرم می‌‌کنند. تمام کسانی که در جایگاه‌های عالی جامعه هستند، جزو وظایفشان است که توجه خاصی به این افراد کنند. فراموش کردن این‌‌ها به منزله فراموش‌کردن ریشه‌های خودمان است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد